نتایج جستجو برای عبارت :

ب وجودت افتخار میکنم❤

گاهی حضورت چه پر رنگ می شود.
آن قدر که در تک تک لحظاتم،وجودت را حس میکنم.
در شادی ام،تو را می بینم خنده بر لب که با آغوش باز، دعوی بوسه ی من بر لبان سرخت میشوی. 
در غمم، تسکین و آرامش دهنده می بینمت که دست نوازش بر سرم میکشی و به من میگویی: آه بنده ی من!  به من امید داشته باش. من کنارتم! 
آنگاه است که من غرقه در خوشحالی و غوطه ور در آرامشم.ممنون بخاطر وجودت خداجون!
 
 
واقعا برات متاسفم... 
واقعا متاسفم.. 
چرا وجودت از روی زمین پاک نمیشه؟
چرا اینقد وجودت شیطانی شده؟
حالم بهم میخوره ازت.. حالم بهم میخوره ازت!
فقط کاش بشه زودتر خدا رو ملاقات کنی چیزاییکه لیاقتته نوش جونت بکنه
خواهش میکنم زودتر
همه چیز از یک ملاقات شروع شد، از یک نگاه، با همان نگاه اول احساس کردم که تمام وجودم او را می خواهد- بین خودمان باشد گند بزنند به این احساس حاصل از یک نگاه، به کسی بر نخورد ها! با یک نگاه وقتی تمام وجودت یکی را خواست یعنی یک جای تمام وجودت لنگ می زند-.
ادامه مطلب
وقتی ما رو صدا می زنی باهم، حس میکنم داری اجزای وجودت رو صدا می زنی. ان شاءالله که تکثر و پریشانی و ناهمسویی این دو جزء از وجودت، تو زو پریشان نخواهد کرد، پذیرفته ام باهمه عشقی که از تو در دلم رخ داده، تو مال خدایی و مادر بودن من تنخا فرصتی برای رشد من و امتحانی از سوی خدا برای منه
و اینکه عشق رو درک کنم و عشق نادیده ز دنیا نروم
برای تو عاقبتی عاشقانه و عارفانه و متعالی از خدا خواسته ام. تو باید با عشق حقیقی آشنا بشی، و از مشق وحدت در عشق پاک و عمی
وقتی ما رو صدا می زنی باهم، حس میکنم داری اجزای وجودت رو صدا می زنی. ان شاءالله که تکثر و پریشانی و ناهمسویی این دو جزء از وجودت، تو زو پریشان نخواهد کرد، پذیرفته ام باهمه عشقی که از تو در دلم رخ داده، تو مال خدایی و مادر بودن من تنخا فرصتی برای رشد من و امتحانی از سوی خدا برای منه
و اینکه عشق رو درک کنم و عشق نادیده ز دنیا نروم
برای تو عاقبتی عاشقانه و عارفانه و متعالی از خدا خواسته ام. تو باید با عشق حقیقی آشنا بشی، و از مشق وحدت در عشق پاک و عمی
بی ارزش ترین نوعِ افتخار، افتخار به داشتن ویژگی‌هایی است که خود انسان در داشتنشان هیچ نقشی ندارد:
مثلِ : « چهره، قد، رنگ چشم، ملیت، ثروت خانوادگی و...»
«از چیزایی که خودتان به دست آورده اید حرف بزنید...مثل: انسانیت، مهربانی، گذشت، صداقت و...!!!»
✅ آدمی را ادمیت لازم است: عود را گر بو نباشد هیزمی بیش نیست...
تو هر شرایطی شده تو تا آخرش باید درس بخونی.
درس خوندن اولش به علاقست. باید از همه ی وجودت بخوایش. با همه ی وجودت باور داشته باشیش. جدا از کسایی که وجود دارن و جدا از روش هایی که هست. باید باور داشته باشی. خودتو و چیزیکه میخوای رو. باید درس رو با همه ی وجودت بخوای و از خوندنش نهایت لذت رو ببری. درس خوندن نباید برات سخت باشه. باید لذت ببری و تک تک سلول های بدنت اون رو تمنا کنن. باید عاشق باشی و واسه داشتنش هوش از سرت بره. باید همه چیزت بشه.
تو خواستن چیز
میدانی خدایت کریمِ کریم هاست ولی نا امید میشوی
گیر میکنی 
و بدبختی از این جا شروع میشود
همین که با خودت دیگر روراست نباشی
زانوی غم بغل داری و کارت شده فقط که
کلمه ی نا امیدی را در ذهنت هجی کنه
ای ذات!
تو که میدانی خدایت عجیب خداییست عآشق پیشه!
شیوه ی او بگیر و منشین 
همه ی اول و آخر همه چیز همین است که اول بدانی خدایت کریم تــــرین است و دوم ؛با این این کلمه،امیدوار شوی از هر ناامیدی
که نا امیدی توطئه است از آدم هایی که خود را دل سوز نشان میدهند و
تنها واقعیت موجود زندگی، نیستی ست. نه آن نیستی که به معنای مرگ است، بلکه عدمی ست شیرین و آرامش بخش. خودت را در کهکشان خیال ها رها می کنی و پرواز می کنی. رها می شوی، رهایِ رها. منظورم از نیستی و عدم هم همین است. آزادی که هیچ کس نمی تواند آن را از تو بگیرد، سکوتی که هیچ کس نمی تواند آن را بشکند. تصورش را می کنی؟ این همان عدم و نیستی است. آرامشی که همه در پی اش هستند و آن را در مادیات می جویند، غافل از اینکه این آرامش در نیستی ست، در وجودت است. آری، گوهر
جلوی رویت ایستاده ام.در هر لحظه و در هر مکان.منتظرم که برای یک بار اتفاق بیافتم.یک بار برای همیشه و بعد از آن...
آغوشم همیشه برای تو باز است.بی درنگ خودت  را رها کن در آغوشم.لمسم کن با تمام وجودت.بگذار تمام وجودت را فرا بگیرم.بروم در عمیق ترین لایه های روحت.جوانه بزنم در عمق وجودت.رشد کنم و رشد کنم.
من عریان و صادق به سمت تو میایم.از تو هم جز این انتظار ندرام. زنجیر هایی که به خودت بسته ای را باز کن.از این شکنجه ی بی انتهای دنیا رها شو.میدانی که حقی
 
ای خدای بزرگ،
ای آنکه نمونه های بزرگی چون حسین علیه السلام را به جهان عرضه کرده ای،
ای آنکه برای اتمام حجت به کافران وجودت ... سیاهی ها و تباهی ها را به آتش وجود حسین ها روشن نموده ای،
ای آنکه راه پر افتخار شهادت را برای آخرین راه حل انسان ها باز کرده ای ....
 
 بخشی از نیایش های شهید چمران، کتاب زمزم عشق، ص 121
عکسش رو پشت تریبون درحال پرزنت مقاله ای که نوشته میبینم و قند توی دلم آب میشه از اعتماد به نفسش و آرامش همیشگیش حتی در مقابل اونهمه آدم از هزار نقطه ی دنیا...
براش نوشتم بهت افتخار میکنم...خیلی!
نوشته افتخار نکن،دوستم داشته باش...
#به تاریخ سخت ترین روزهای زندگیم و جدال با سخت ترین تصمیمات!
توی فضای مجازی یکی به کرد بودنش افتخار می‌کنه، یکی به ترک بودن و دیگری به لر بودن.
به نظرم چنین تفکری بیهوده‌اس!
آدم باید به انسان بودنش افتخار کنه.
تفکر من هم بیهوده‌اس! 
چون که انسان بودن هم افتخار چندانی نداره!
کافیه یه نگاه به اطرافتون بندازید تا منظورم رو متوجه بشید.
 
پ.ن: فکر کنم بهتر باشه از این به بعد، پست‌ها رو به زبان عامیانه بنویسم. اینجوری هم راحت‌تر میشه با منظور نویسنده ارتباط برقرار کرد هم اینکه فرقِ پست‌های روزمره‌ام با پس
⭕️ کنایه مجری تلویزیونی به عادل #فردوسی_پور/ "با افتخار به قوانین سازمان احترام می گذارم"
"محمدرضا احمدی" مجری ورزشی #شبکه_سه در صفحه اینستاگرام خود نوشت:
افتخار داشتم به گروه خوب و ‌حرفه‌ای مسابقه #ستاره_ساز اضافه بشم.
از زحمات محمدحسین میثاقی عزیز تشکر می‌کنم و براش در عرصه جدید و برنامه فوتبال برتر آرزوی موفیقت دارم.
ما مدیون #تلویزیون هستیم و با افتخار به قوانین و چارچوب‌های سازمان احترام می گذاریم.
چهار سال پیش چنین روزی و ساعتی در تدارک و آماده شدن برای دفاع بودم. روزی بود که وجودم سراسر از افتخار و خوشحالی بود.. شاید بگم آخرین موفقیت و حس خوب به خودم اون روز بود. تا حالا نتونستم از مدرکم استفاده کنم و بهش افتخار کنم ولی امیدوارم امیدوارم کاری در حیطه اش و کاری که لیاقتم را نشون میده، نصیبم بشه
آفرین سوی بسیجی جلوه گاه افتخار/شدتجلی پرستش از برای کردگار/درحریم حضرت حق اسوه والگوشده/رادمردبابصیرت ازبرای روزگار/نیت واشک بسیجی باعث صبروظفر/لطفهای حق برایش دائما شد آشکار/ازولای آل احمد بابصیرت گشته است/لشکراسلام وقرآن آن عزیز تک سوار/میدهدهردم شکستی بهر دشمن ازغرور/میرودراه امام وهر شهیدی آن نگار/دررکاب رهبر خود دائما آماده باش/بعد سختی زمستان شدتجلی بهار/فتنه وهر انحرافی رابکوبد این بسیج/ازبرای کشورما افتخار ویادگار/لشکر آخر زم
چیزی که برای آدم میتونه آزاردهنده باشه محدودیت هست. چیزی که من به عنوان یک ایرانی با تمام وجود توی همه ابعاد زندگیم لمسش کردم. درسته نباید محدود شد، باید تهدید رو فرصت کرد، از نقاط ضعفت قدرت بسازی و بجنگی و تلاش کنی اما وقتی با تمام وجودت تلاش میکنی و بازم توی دنیا یک ایرانی می مونی که با تمام وجودت نگرانی لحظه به لحظه اتفاقات مملکتت توی صورتت موج میزنه و اشکت رو حتی درمیاره چیزی می مونه واسه گفتن؟ یه استادی داشتیم یه زمانی حرف قشنگ میزد، میگ
انسان میتواند بار ها عاشق انسان های متفاوت شود. بار ها. البته اگر تعریف عشق همان تعریف من باشد. هورمون. هورمون ها بالا بزند بعد یک دفعه حس کنی میخواهی با او باشی.
اما این از همان ابتدا معلوم است که یک حس زودگذر است که آینده ای ندارد. آدم از همان اول میداند که آینده ای با آن فرد دارد یا نه. حداقل امید به داشتن آینده ای براساس اهداف و سبک زندگی.‌ بستگی داد هدف از برقراری رابطه چه باشد. یک رابطه ی استیبل عمیق با هدف تکامل بهتر و یا یک رابطه ی کوتاه مد
بیشتر مشکلات زندگی ات از ‌آنجا شروع میشه که:  تو نه برای خودت، بلکه برای اطرافیانت زندگی می کنیلباس میپوشی که مد باشهدر رشته ای درس میخوانی که کلاس داشته باشهبا کسی ازدواج می کنی تا دهان مردم را ببندیبچه دار میشی که برایت حرف در نیاورند جوری زندگی میکنی که فقط دیگرانو راضی کنی برای مردم زندگی کردن، یعنی برده و غلام بودن.برای مردم زندگی کردن، یعنی خودتو به حساب نیاوردن.برای مردم زندگی کردن، یعنی کوچک بودن.برای مردم زندگی کردن، یعنی مرگ تد
به من بگو صدای باد چگونه است؟ زمانی که تو می خوانی و نسیمی که آن را می وزانی به چهره ام می خورد. به من بگو چگونه گوشه ای ننشینم و صدایت که سرشار از آرامش و عشق است را ستایش نکنم؟ به من بگو چگونه در چشمانت نگاه نکنم و غرق در زییایی که مرا محو خودش کرده است نشوم. به من بگو چگونه خورشید به خودش اجازه ی درخشیدن می دهد زمانی که تو زیباتر و پرشکوه تر از هر شخص دیگری می درخشی و چشمان ما را از شکوهت متبرک می کنی. به من بگو چگونه تک تک اعضای تو را نباید یک
یه جمله بود
میون شوخی و خنده سر صبحونه
یه جمله بود
مختصر و احتمالا پر از حرف
" روی تو خیلی حساب می کردم اما الان از بقیه بدتر شدی "
منم با خنده سر تکون دادم اما دلم وسط خوشی گرفت
به رو خودم نیاوردم اما دلم گرفت
می دونی آخه یه موقعی پوچ شدن رو
قالب تهی کردن رو
با تمام وجودت حس می کنی
تمام تلاشات برای دختر خوب بودن پرپر شد
تمام تلاشت برای خوب بودن رفت هوا
تنها چیزی که به خاطرش از خیلی چیزا گذشتی
تمام حس خوبش سوخت 
تمام من سوخت
منِ غیر قابل اعتماد
منِ
حس اصحاب کهف بهم دست داده
بچه های وب کلی دچار تغییر و تحول شدن!
شایان و پریا (تماما مخصوص) یه پروسه ی طولانی عاشق شدن و پروسه ی طولانی تر شکست عشقی داشتن...
پریا شخصا بهت افتخار میکنمخیلی زنیدمت گرم
به توام افتخار میکنم شایان ولی نه به اندازه پریا
ایکس و معلوم لیموی عزیز نوبت شماست دیگه وقتشه استین بالا بزنیدکام آن
 
درود بر آبجی کوچیکه ی گُلَم و خواهرِ نازنینم
می دانی خواهرم
به نتیجه ای رسیده ام
نتیجه ای هم تلخ و هم شیرین
یعنی زندگی و سرنوشت من را به این نتیجه رهنما ساخته است
و آن نتیجه این است:
"هرچه بیشتر خودت و وجودت را عاشقانه نثارِ کسی کنی شکننده تر می شوی و آسیب پذیر تر
آنگاه به راحتی دلت می شکند، عقده می کنی، توقع می کنی، منتظر می مانی، بی انگیزه می شوی و ...
ولی اگر وجودت را خرجِ خودت کنی، قوی و محکم می شوی،
به راحتی نمی شکنی، کم توقع می شوی، انگیزه ات
- این واسه اینه که یه بخشی از وجودت عمیقا از من متنفره و می خواد بهم آسیب بزنه چون من قبلا بهت آسیب زدم. وقتی کنار منی رنج می بری ولی در عین حال اصلا تو شخصیتت نیست که به خاطر خودت بهم حمله کنی.
+ولی من ازت متنفر نیستم.
- شاید بهتره باشی.
فقط دلم میخواد الان این بغض رو بریزم بیرون. 
طاقت دیدن فروپاشیدن زندگی رفقامو ندارم...
من به همه تلاش هات به همه خستگی ناپذیری هات برای نگهداشتن زندگیت افتخار میکنم رفیق....
کی میدونه این درد های تو اوج جوونی، این شکسته شدن های ظاهر چهرمون تو ۲۴سالگی وقتی برای نگهداشتن و ترمیم و بازسازی روابط زندگی مشترکمونه چقدر باعث افتخاره.
افتخار نداره دختر خونه موندن و توی راحتی گذران عمر کردن...
#یا_هادی..
بی تی اس مجددا افتخار افرینیده و تو مراسم vmas که معتبر ترین مراسم برای موزیک ویدیو هاست دو تا جایزه برده.جایزه بهترین گروه(بهترین موزیک ویدیوی گروهی)وبهتریم موزیک ویدیوی کی پاپو کسب کرده.گرچه خودشون نبودن.خیلی حیف شد.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
امروز احتمالا اخرین روزمه و میرم دعا کنید بتونم بازم بیام.
 
رامتین.
به افتخار اونایی که...

.
+به افتخاراونایی که میدونی هیچ وقت نمیتونی بهوشن زنگ بزنی ولی بازم دلت نمیاد شمارشونو از دفترچه تلفن گوشیت پاک کنی!!
.
.
+به افتخار عقرب!که به خواری تن نمیده!عقرب وقتی توآتیش می ره دورش رو آتیش میگیره .برای اینکه کسی ناله هاشو نشنوه با نیشش خودش رو میکشه!!!
.
.
+به افتخار سیم خاردار!که پشت و رو نداره!
.
.
+به افتخار اونی که باخت تا رفیقش برنده بشه.!
.
.
+به افتخار همه ی اونایی که مثل گل آفتابگردونن.چون به گل آفتابگردون گفتند:چراشب
من یک بودم که قرار بود تنها کارم این باشد که شاد و خرم داخل گلدان سفالی گوشه اتاق باشم ...
تا اینکه خواستن یک رشد صعودی داشته باشم بذری از وجودت در خاک من ریختن ...
سرانجام جایم از گلدان روی میز رسید به سطل زباله زیر میز =)
#crystal_mim
وقتی میخوای چیزی رو بدست بیاری،با همه وجودت بُلند شو،با همه وجودت دُنبالش کن وبا همه وجودت بدست بیارش،رویاتو بدست بیار ...
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد. توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.
دریافت

آپدیت:[باتوجه به استقبالی که از این مطلب شد آیا به نظرتون این ط
فقط باید بگم تو این همه سال ۲ تا افتخار شاگردی دارم سر ادبیات
اولیش آقای روستا بود کلاس هشتم دومی آقای شادمانی معلم الانمه
هفتم یه قلمبه ای بود اسمش یادم نیست
نهم آقای جان محمدی
دهم هم یادم نیست اینقد مزخرف بود
یازدهم انصافا معلم خوبی بود آقای شاهعلی ولی خب به خاطر المپیاد واقعا افتخار شاگردی نداشتم
اما این دوازدهمیه سلطانه
از بینِ همه ی بد ها، من بدترینشونم...
و چشم هات، خوبترینِ خوبی هاست برای منِ بد.
نگاهم میکنند وقتی نگاهی درگیرِ روز های زندگیم نیست. 
و دستانت، وقتی در دستانم قفل میشود و مرا تا آخرِ دنیا همراهی میکند. چقدر وجودت، در کنارِ وجودم به هم میاید..
و چقدر این روز ها با سازِ دلم کوک است..
 
هیچ وقت ،هیچ وقت سعی نکن خیلی به حریم خصوصی یه سری ادم ها نزدیک بشی...
این چیزیه که همیشه میگم‌به خودم،  ولی خب آدم با آدم فرق داره ، سه چهار نفری که باهاشون میری بیرون ، نون و نمک هم دیگر رو میخورین، و باهم صحبت میکنیم و به حرفاشون گوش میدی که مثلا نرو سر کلاس و  درس نخون و اینا ، بخاطر حرمتی که براشون قائلی ، 
بعد به خود اجازه میدی باهاشون راحت تر باشی ، بعد میبینی که نه...! اونا دستت رو گذاشتن تو حنا...نمیخوان مثل خودت باهاشون راحت باشی... ،اینا ر
من این چند روز فقط برای آرامش روح تو دعا کردم. هرچند اعتقادی به هیچ چیز درست حسابی نداشتی و در تمام عمر بیست و چند ساله‌ی خود ارزشی به مذهب ننهادی و آشفتگی و بیچارگی جداناپذیری وجودت را درگیر کرده بود.دعا کردم که سالها بعد در بهشت دیدار تازه کنیم و تو با نگاه غم‌زده آغوش باز کنی و من به طرفت بدوم.
به نام خدا و با سلام،هیچ کس به ما نگفت دنیا بد است،حرام است،نجس است رنجی است بی پایان...لیک دنیا و زندگی موهبتی است که به ما ارزانی شده،توفیقی است که می توانست نباشد، احتمال بودن هر کدام از ما نزدیک به صفر است،می شد که هر کدام از ما هیچ وقت نباشد،حالا که هستیم باید قدر این هدیه عزیز را بدانیم و به بهترین شکل فعل بودن را صرف کنیم،ما هستیم و‌ هستی ما افتخار ما و افتخار ما هستی ماست.
ادامه مطلب
بعضی وقتا با تمام وجودت وقت میزاری کار میکنی تلاش میکنی و بعد از اون فقط میتونی توکل کنی و بدونی با تمام وجودت مایه گذاشتی این کاری بود که سر کنکور کارشناسی انجام دادم و الان ارشدم و دقیقا همینطور زحمت کشیدم و امیدوارم و همین کار رو پارسال در یک حوزه دیگر انجام دادم یعنی با تمام وجود تلاش کردم و دقیقا یادم هست هیچ نتیجه ای نگرفتم و تا چند وقت حالم بد بود الان هم تمام تلاشم رو کردم بیش از در توانم نیست.
توی حیاط با فاطمه و زهرا نشسته بودم و حرف م
 
تی وی رو روشن میکنم هر شبکه میزنم چند تا پسر بی مزه ی ... دارن ادا در میارن و واسه ادا و اطوارهاشون ، حقوقم میگیرن! عنوان شغلیشونم استندآپ کمدیه و میگن برای آوردن لبخند ب لب های ما مردم هست...
 
اما چیزی که باعث میشه من از ته دل لبخند بزنم و ب وجد بیام ،
بزرگی توئه عزیزمن.. عشق تویی.. مرد تویی عزیزم که تمآم ساعت های شبانه روز رو کار میکنی و سختی های زندگی چیزی از وقار و متانت و شعورت کم نکرده.. متشکرم که اینقدر مردی ب وجودت افتخار میکنم❤ :) 
 
حرف، حرف امشب و الان نیست. حرف این یکی دو هفته نیست حرفِ خیلی وقته. حرفِ نزده‌ست. حرف رو که نزنی انقدر ورم می‌کنه تا خفه‌ت کنه. حناق می‌شه. حرف رو که نزنی سرد می‌شه، می‌ماسه تو دهن آدم. یه تلخی‌ای که می‌زنه به رگ و ریشه‌ت؛ به دلت، به همه وجودت. حرفت ‌رو که نزنی انگاری مردی.
قبل از هرچیزی بذار تشکر کنم ازت. بخاطر نوشتن یه همچین متن طولانی و قشنگی که تک تک جمله هاش پر از حس خوب بودن و من هر کدومشونو چند بار خوندم تا توی ذهنم بمونن و حسشون کنم قشنگ. احساسی که پشت کلماتت بودن رو من تو هیچ چیز دیگه ای احساس نکردم. نه توی گرمای آغوش اونایی ک دوستشون دارم، نه توی لبخند دیگران، نه توی حرفای احساسیشون، نه هیچ وقت دیگه. من قلبم فشرده شد با خوندن جملاتت و این احساسیه که برای اولین بار از توضیحش عاجزم و فقط می تونم بگم احساس زی
روزی که دندون های عقلمو کشیدم دستیار دکتر برگشت بهم گفت یه وقت سیگار و قلیون نکشی ها
بهش گفتم اهلش نیستم
هم خدا رو شکر میکنم و هم به خودم افتخار میکنم که هیچ وقت اهل این چیزها نبودم و هر کس هم که منو میبینه متوجه میشه چه جوون پاکی هستم
تو دوران خدمتم شاهد بودم که چه جوری هم خدمتی هام به خاطر سختی های خدمت سیگاری شدن ولی من هیچ وقت سمتش نرفتم
با احسان که میرفتیم دربند جلوی من قلیون میکشید و من هیچ وقت حتی تحریک هم نشدم که بگم یه پک هم من بکشم
کلا ب
امروز نمره ی تافل م اومد. تا نمره م نمیومد دست و دلم نمی رفت پست بذارم....
خب... راستش مینیمم دانشگاه ها رو پاس میکنه و همین برام کافی بود
راستش تقریبا باورم نمیشه که پروژه ی تافل تموم شده باشه؛ یا حداقل فعلا تموم شده مگر اینکه جایی ازم نمره ی بالاتر بخوان که همچین چیزی بعیده وقتی خودشون مینیمم رو تعیین کردن.
آقای محترم میگه باید به خودت افتخار کنی که دست تنها اونم برای اولین بار همچین نمره ای آوردی،
خواهرم میگه باعث افتخار مایی!!
داداشم میگه بهت
بسم الله الرحمن الرحیم

لم یَکُن من شروط السیر إلی الله أن تکون فی حالة طُهرٍ ملائکیة، سِر إلیه بأثقال طینتک، فهو یحب قدومک علیه ولو حبواً...جلال الدین الرومی رحمة الله علیه
هیچ گاه از شرایط سیر إلی الله نبوده است که پاکی فرشته گونه ای داشته باشی، با سنگینی گِل وجودت به سوی او حرکت کن، که او آمدنت را دوست دارد هر چند چهار دست و پا بروی...مولوی جلال الدین رومی رحمة الله علیه
بسم الله الرحمن الرحیم

لم یَکُن من شروط السیر إلی الله أن تکون فی حالة طُهرٍ ملائکیة، سِر إلیه بأثقال طینتک، فهو یحب قدومک علیه ولو حبواً...جلال الدین الرومی رحمة الله علیه
هیچ گاه از شرایط سیر إلی الله نبوده است که پاکی فرشته گونه ای داشته باشی، با سنگینی گِل وجودت به سوی او حرکت کن، که او آمدنت را دوست دارد هر چند چهار دست و پا بروی...مولوی جلال الدین رومی رحمة الله علیه
یکی از بهترین بازیکنان کناری حال حاضر دنیا با بالای سر بردن جام کوپا آمه‌ریکا، رکوردی منحصر به فرد به نام خودش ثبت کرد.
پایان انتظار 12 ساله برزیل برای قهرمانی
در قدیمی‌ترین جام دنیا به معنای رسیدن دنی آلوس کهنه‌کار به چهلمین جام
دوران حرفه‌ای‌اش بود؛ آنچه او را به بازیکنی دست نیافتنی در زمینه کسب جام
در تمام تاریخ فوتبال تبدیل کرد.
ادامه مطلب
اگه تو اون سنی که باید جهاد اکبر داشته باشی، سنت که بالاتر رفت جهادت میتونه اصغر باشه! چون با تلاش هات یاد گرفتی چطور یه ویژگی و کار خوب را در وجودت زنده کنی ... اگه یکم کج رفتی ، زودتر و راحت‌تر میتونی گوش خودت را بپیچونی و بکشیش تو راه!
+البته که باید همیشه حواست جمع باشه
سنت هرچی کمتر باشه سبک تری...سبک که باشی راحت تر از خدا اطاعت می کنی
و...
 
بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ
آسمان شب روشنایی‌اش را چندین برابر کرده تا میزبان عروس فصل‌ها باشد
عروسی سپید‌پوش که قدم‌های بلوری شکلش را به نرمی به زمین خزان‌زده
پاییزی هدیه می‌کند تا عاشقانه‌ای به نام زمستان را رقم بزند.
عاشقانه‌ای که به دنبالش رویش‌ها و سرسبزی بهاری را درونش پنهان کرده
و زیر سپیدی‌های ظاهری‌اش مانند مادری آن راه قدم به قدم به تولد دوباره
نزدیک می‌کند.
آهای زمین باران‌زده از باران‌های رگباری پاییزی آماده باش
 
 
 
 
 
خستم از زندگی بى تو
خواب را دوست دارم ......تنها جایی که فعلا .فقط ب من متعلقى ،،،آنجاست!
گرمای وجودت...لبخندت.....چشمانت....ھمگى من را برایت زنده نگه داشته ...
ب آرزوى روزى ک دستت در دست در یک روز بارانى در پارک کنار خانهمان ...عاشقانه قدم میزنیم...
یادمه اول دبیرستان که بودم توی کتاب اجتماعی یه بخشی بود که توضیح میداد آدما به ذاته دوست دارن عضوی از یه گروه باشن و این عضوی از یک جریان بودن بهشون حس اعتماد به نفس میده. جمله دقیقا این نبود ولی این برداشت از اون متن سالهاست که توی ذهنم مونده. حتی درست یادم نمیاد اول دییرستان اجتماعی داشتیم یا دارم اشتباه میکنم ولی یادمه که اون بغل یه مطلبی هم راجع به دوستی ها و همراهی های موقت بشریت مثل هم قطاری  نوشته شده بود.
توی تمام این سالها بارها بهم ثا
اخیرا آقای روحانی گفته است نهاد های چهار گانه، معیار احراز یا عدم احرازند! (نقل به مضمون).
با شنیدن این منطق از آقای رئیس جمهور ،همه ی افرادی که شرایط احراز یا عدم احراز صلاحیت داوطلبان را می دانند، به فهم و درک خود افتخار کردند!
گاهی اوقات یه توصیه هایی میشنویم
سر بزنگاه ها
 اما با عقل کل بودن و پرستیژ همه دانی گارد میگیریم
یه شرایطی میشه که الا و لابد باید اون کارو انجام بدی تا ته خط بری
شکست بخوری
بعد اسلو موشن بری و به اون توصیه یکبار گوش کنی و ببینی وووو چه دقیق بود!
دعا میکنم هیچ وقت از این توصیه ها به آسونی رد نشید و اون لحظه ها خدا بادِ پرستیژتونو یه جوری خالی کنه که ناگزیر شش دانگ گوش بدید!
#افسرمولا
#پیچ
#ساده_رد_نشو
What three lessons do you want your children to learn from you
 تو در هر حالت با ارزشی .اشتباهاتت ،رفتار اشتباه هستن و قابل اصلاحن اما اصل وجودت با ارزشه.
خودت رو دوست داشته باش .مهم ترین آدم کل زندگیت خودتی تو تنها حامی خودت توی تمام لحظه های دنیایی
خودت رو با کسی مقایسه نکن ،برد و باخت مهم نیس اگه از دیروزت بهتری پس برنده ایی.
این سه تا جمله رو یک ساله هر روز به دختر کوچولوی درونم میگم و امیدوارم یه روز باورشون کنه. و هر روز به دخترمم خواهم گفت
گاهی با تمام وجودم تلاش میکنم بر تمام مشکلاتم غلبه کنم ولی یک جایی هست برای رسیدن به یک هدف با تمام وجودت تلاش میکنی و میرسی و لحظه رسیدن درست لحظه ای که همه چیز درست شده یک نفر از عزیزترین ادمای زندگیت همه چیز رو بهم میریزه و تو هر کاری میکنی این پازل بهم ریخته دیگه درست نمیشه هیچ وقت این لحظه رو تجربه نکردم احساس بدی دارم خیلی وقتم هست فهمیدم گریه چیزی رو درست نمی کنه با پدرم حرف زدم با مادرم شکایت کردم توضیح دادم ولی کاریست که تمام شده مدال
«الهی کفی بی عزا ان اکون لک عبدا » پروردگارا مرا این عزت کفایت می کند که بنده تو باشم« و کفی بی فخرا ان تکون لی ربا» و  این افتخار برای من کافی است که تو پروردگار من باشی « انت کما احب فاجعلنی کما تحب » خدایا تو چنانی که من دوست میدارم پس مرا چنان کن که خودت دوست میداری.
فرازی از مناجات نامه امیرالمومنین (ع)
 
حال به نظر شما با توجه به سفارشات متعددی که در قرآن و روایات به حجاب و پوشش به عنوان یک عبادت و بندگی شده است، حجاب بالاترین افتخار و والا
 
چهار تا دوست که 30 سال بود همدیگه رو ندیده بودند توی یه مهمونی همدیگه رو می بینن و شروع می کنن در مورد زندگی هاشون برای همدیگه تعریف کنن. بعد از یه مدت یکی از اونا بلند میشه میره دستشویی. سه تای دیگه صحبت رو می کشونن به تعریف از فرزندانشون…اولی: پسر من باعث افتخار و خوشحالی منه. اون توی یه کار عالی وارد شد و خیلی سریع پیشرفت کرد. پسرم درس اقتصاد خوند و توی یه شرکت بزرگ استخدام شد و پله های ترقی رو سریع بالا رفت و حالا شده معاون رئیس شرکت. پسرم ان
ماه مبارک آمده با قله های افتخار/وقت طلوع بندگی ازبهرقرآن شدبهار/لطف دعاها میرسدبازمزم احساس دل/در سفره احسان حق رحمت همیشه برقرار/گنج ولایت محوری مزدنماز وروزه است/خوش حالتی اندرسحرآن دیدن زلف نگار/میلادپاک مجتبی باشدکریم اهل بیت/الطاف حق رابیکران برشیعه سازدآشکار/آیدشب قدرعلی با جلوه ایمان ما/حیدرمددکن دائما آیدنشان ذوالفقار/جبریل آیدمژده روز ظهورش میدهد/باآن حضور مهدوی پایان پذیرد انتظار/
:)بعد تو محبتمو کلمات قشنگمو پای هرکسی ریختم که بهش نیاز داشت...براشون وقت گذاشتم و کمکشون کردم...نگین...یه بخشی از وجودم بود که فقط پیشکش تو کردم...نمیدونم کدوم بخش...نمیدونم اسمش چیه...یه روزی میرسه که وارد یه رابطه ی دیگه میشی و چقدر میترسم از اون روز...بند بند وجودت مال منه...سهم منه...نه عروسک نیستی...آزادی و منم کاریت ندارم...اما میدونی...فقط یه مرد میتونه غیرت و ترسی که توی رگام می جوشه رو بفهمه!
وجودت رو از هرچی نفرته پاک کن و سعی کن همه رو دوست داشته باشی. دوست داشتن آدمها و حرف نزدن پشت سرشون و مهربون بودن چیزیه که باید باشی.
تو باید این رو یاد بگیری و با همه مهربون باشی.
هرچی کینه هست از دلت بریز بیرون و جواب هر عصبانیتی رو با مهربونی بده.
خودت بهترین و مهربونترین مدل از خودت باش. این کافیه.
شده تا به حال از شنیدن ی جمله ک شاید صدم ثانیه حتی طول کشیده ذوق کنی حد و اندازه چن ساعت؟ و چن روز و حتی ماه!؟
شده که کسی ی چیزیو و نگه و تو فرو بریزی قدِ تمام عمرت از بدو تولد تا به الان حتی؟!
شده ک ی فرضیه تو وجودت چنگ بزنه و تو هی قورتش بدی از گلوت ب پایین ک کمتر حسش کنی؟!
شده هی وقتی میخای بریزی بیرون کلمات رو هی اطناب بری؟!
و هی نتونی..شایدم
نمیدونم نخوای که
بگیش!
ب قول هوروش  بند #من الان این حالو دارم! چه بی قرارم! تو رو ندارم..#
پ.ن: نتم قاطیه سر می
خدایا درد تویی 
درمان تویی 
خدایا دوست دارم همه اتفاق های خوب دنیا برای همه بیفته 
خدایا همه آدما رو به خودشون متکی کن 
خدایا مواظب من باش...معبود من...بعد از سال ها وجودت رو حس کردم..
خدایا منو زرنگ کن...بهم قدرت بده و تمرکز تا بتونم کارام رو انجام بدم 
خدایا من و بنیامین رو زود بهم برسون ک فاصله ای پیش نیاد ...
خدایا اگر فاصله ست بینمون ناشکر نیستم خدا، دلامون همیشه بغل هم باشه 
اوسکریم عاشقتم...
نمیدونم چیو اصلا چطور باید بنویسم. همش کلیشه ...تا یه حرف حساب میاد به ذهنت، یه جوری از وجودت میپره که شک میکنی اصلا از اول اومده بود به ذهنت یا نه!!هیچی...فقط داشتم میگفتم [دست کم] امسال، چاره ای جز این ندارم که کفش آهنی پام کنم ...یا صبور باشم یا با اعتماد بنفسشایدم هردوش !میدونی که، یاد گرفتن درد داره ...دردشو من اشک کردم و رسول، دود.!Thinkin' you could live without me دوباره قصه رو تکراره و طِی میشه تا آخــر
نگارِ مهربونم سلام.
امروز که دارم برایت دومین نامۀ‌ام را می‌نویسم در هفت هزارو هشتصد و شصت‌مین روز از زندگی خودم هستم، و حالا روزهایم در کنارِ تو یکی یکی رقم می‌خورند، و این عینِ خوشبختی‌ست.
پارسال همین موقع‌ها و قبل از عیدِ نوروز بود که از تنهایی‌ام و از نبودنت نوشتم. نوشتم: «که مگر می‌شود بی تو در دلِ من بهار شود. مگر می‌شود تو نباشی و سبزه‌ای چِشمک زنان سَر از دلم در بیاورد، و ماهی‌ای شنا کنان در اعماق دلم بخندد؟ باید باشی و بتکانی دل
وقتی از تو می نویسم می دانم که تلالو نگاهت تمام کلماتم را روشن می کند.روزی ساقی به نام خدا ساغر وجودت را به زمین آوردوروح مهربانت راکه باده عشقست در این ساغر ریخت.وقتی که قلمت را به دستت می گیری ومی نویسی ،کلمات چون باده ای ناب از ساغر وجودت لبریزمی شود.
 
در آن لحظه که جمله شاگردانت ،از تو چگونه نوشتن را می آموختند،من از ساغر لبریز تویک قطره چشیدم وشیداشدم ،آری سرمشق تو برای همه درس بود وبرای من می مست؛
 
از تو آموختم انسان بودن مهم است نه انس
وقتی از تو می نویسم می دانم که تلالو نگاهت تمام کلماتم را روشن می کند.روزی ساقی به نام خدا ساغر وجودت را به زمین آوردوروح مهربانت راکه باده عشقست در این ساغر ریخت.وقتی که قلمت را به دستت می گیری ومی نویسی ،کلمات چون باده ای ناب از ساغر وجودت لبریزمی شود.
 
در آن لحظه که جمله شاگردانت ،از تو چگونه نوشتن را می آموختند،من از ساغر لبریز تویک قطره چشیدم وشیداشدم ،آری سرمشق تو برای همه درس بود وبرای من می مست؛
 
از تو آموختم انسان بودن مهم است نه انس
ندبه خوان صبح جمعه وصل شدبا انتظار/اشکهای جانگدازش بهرشیعه افتخار/دشمنان پرجنایت خنجراز روبسته اند/ظلم وجورودشمنیها مسلمین راناگوار/گریه پرسوز دارند مومنین باولا/شددعاهای فرج هم رهگشاوآشکار/داده است صدها بشارت سوی اوقرآن حق/بعدسختی زمستان میرسدفصل بهار/مژده آل محمدهست مهدی وظهور/دیدگان ماببیند روزگاری آن نگار/زمزم دلدادگیها اهل بیت مصطفی/میبرد بالاولایت دین وایمان وعیار/ندبه در صبح جمعه اشک رامرهم کند/با شهیدان خدایی شیعه گرددهم قطا
کشور گرجستان مانند هر کشور دیگری دارای قدمت و دیرینه و تاریخی می باشد ، که برای مردم آن کشور بسیار مهم است. و به آن ها افتخار می کنند.
آثار تاریخی هر کشور علاوه بر افتخار برای مردم آن کشور و نشان دهنده قدمت و تاریخ آن به سایر کشورها ، می تواند به عنوان منبع درآمدی برای آن کشور باشد.
ادامه مطلب
ستاره دوست داشتنی و محبوب من ، خورشید 
اینک ساعت ۲ شب هست و لحظه لحظه در انتظارت هستم ، من همیشه به وجودت نیاز دارم همانند موجودات دیگر زمین اما این لحظات خیلی خیلی سریع تر .
می خواهم آگاهت کنم اما نمی دانم چطور ؟
می دانی من افسردگی فصلی دارم ، بی نظمی خواب ، بی نشاطی مزمن امانم را بریده ، کجایی ؟ 
هیچ مسکنی همانند تو نیست ، آخ که این زمستان بی رحم تمام شود ...
 
ساعت از نیمه شب گذشته و من بی هدف چرخ میزنم در فضایی ک روزگاری اشکها و لبخندهایم را نظاره گر بوده...حالا دیگر آن قدیم تر ها نیست ک تا نکته ای حرفی لبخندی و بغض و آرمانی داشتم صفحه کلید لپ تاپم اولین کسی بود ک حرفهای دلم را لمس میکرد...
حالا تا بیایم و خود را بفهمم گیج تر از همیشه محو و گم تر میشوم.
روزگار عجیبی ست ..‌‌...غالبا هرآنچه را میخواهیم و در طلبش هستیم با دست پس میزنیم و با پا پیش میکشیم....
بارالها دستانمان را در طلب حق و پس زدن باطل یاری گر ب
زیباترین پیام ولایت بصیرت است/چون برترین نگارحقیقت بصیرت است/ازدرگه خداست به مانعمتی عظیم/پویاترین نشان صداقت بصیرت است/پیغام عترت وقرآن به مسلمین/یاریگری اهل عبادت بصیرت است/درمان دردمومنین در لحظه های سخت/روشنگروطلوع عنایت بصیرت است/بیدارمیکند تمام قلب مومنین/برشیعیان عطای فضیلت بصیرت است/ایران مابه جهان اسوه گشته است/مشهور رحمت وعزت بصیرت است/اندر رکاب رهبری تااوج افتخار/فرزانگی وعزت وحکمت بصیرت است/برفتنه های دشمنان پیروزملت است/
همه تلاشت رو میکنی که اونی که یک زمانی عاشقش بودی و عاشقت بود(بخونید میمرد برات)رو فراموش کنی،بعد یک شب به خوابت میاد و صبح وقتی بیدار میشی یه غم خیلی بزرگ،یه حسرت عمیق رو با همه وجودت احساس میکنی و اون خواب لعنتی همه تلاشت رو به باد میده.
من عشقی رو تجربه کردم که دعا میکنم هیچکس اونو تجربه نکنه،اگه قراره آخرش نرسیدن باشه...
خیلی سخته،خیلی....
بی تو در خبط و خطاگر بروم خرده نگیرهرکجا هرچه که آمد به سرم خرده نگیرراه کج می کنی از سمت نگاهم همه دماگرم ره به خرابات برم خرده نگیرمی شود باز هم از کوچه ما رد بشوییاوه کم گویم  وحظی ببرم خرده نگیراهل دل هستم وبا حس وجودت هردمحسنت آید همه جا در نظرم خرده نگیرمی فروشی چقدر ناز تو با آمدنتدلبرم  ...ناز تو را گر بخرم خرده نگیرراستی قهوه تلخت چقدر بود غلیظضمناً افتاده هوایش به سرم خرده نگیرای که با نام توزیباست جهانی با عشقنامت آتش زده بر این جگر
 
نمی دونم یه بار اینجا نوشتم یا به یکی از رفقای وبلاگی گفتم 
از چند سال پیش تو ذهنم دلم می خواست یه پسر داشته باشم شبیه علیرضا جهانبخش اگه نمی شناسیدش مثل بعضی ها که با وجود اینکه فوتبالیست بودن و نمی شناختنش (!) باید بگم که فوتبالیسته تو لیگ انگلیس و این روزها با یه گل قیچی برگردون کلی سرو صدا کرده و همه جا حرفش هست 
حالا نمی دونم چی شد که بهش افتخار کردم(در این که کلی دلیل برای افتخار بهش هست شک ندارم ) از همون چند سال پیش شاید اون لحظه ای که م
دل به شکل غریبی در تنگنای حوادث دست و پا می زند .از تو چه پنهان حال و هوای دل  مثال ابر تیره است . گرفته و در بند کشیده  .نکند تردید  به رگ و پی زده است .    آفت  تردید ، وقتی به بافت افکارت رسوخ می کند، بند بند وجودت را می سوزاند . از یک طرف تصویر یک لبخند، از فرسنگ ها فاصله سو سو می زند و از سوی دیگر تردیدِ بود و نبود ی که جزء اثباتِ نیستی نبود . 
اکنون دل برای بودنش برای پذیرفتنش ، بهانه می خواهد .شوق زیستن کجاست ؟ 
چشم ها وقتی به دنبال یک نگاه می
به مانند نوح... 
میخواهم بشکافم
دریای احساساتم را... 
وجودم را نمایان کنم. غرق شوی در من
معجزه کنم... نورشوی
تا ببینمت... کور شوم از تابش وجودت. 
عصا شوی... بگیرَمت... تا دیگر نیستی در کار نباشد. 
راستش امروز باران آمد و دوباره نیستی ات را به رخ کشید
و دریایی از نبودنت غرق ام کرد... 
پی نوشت:در اولین فرصت بدست آمده به پیشنهاد یکی از همنوردان عزیز و آرش جان
تمام نوشته هامو میخوام در قالب کتاب چاپ کنم... 
فعلا فرصت افتادن دنبال کاراشو ندارم ولی در چند ماه
خادمی زائران سیدالشهدا (ع) افتخار بزرگی است
امام جمعه موقت ایلام گفت: خادمی مردم ایلام از زوار عتبات عالیات و اربعین حسینی موجب شده است که استان ایلام امروز به‌عنوان پایتخت خادمان سیدالشهدا (ع) و اربعین حسینی مطرح شود و این افتخاری است که خداوند متعال به مردم این استان داده است.
ادامه مطلب
عشق مایه ی درد سر است ، این درد سر می ارزد به زیبایی که در عشق پنهان است. عشق شیرین است .مانند نبات که در دهانت آب می شود .باید آن را بدون آن که گاز بزنی و یک جا تمامش کنی ، آرام آرام بمکی تا طعمش را بهتر حس کنی. زندگی شاید آن جشنی نباشد که آرزو یش راداشتی. حال که به آن کلبه کوچک ولی باصفا با دیوارهای بی روح که خودت باید آن را با عشق رنگین کنی دعوت شده ای تا می توانی درآن زیبا برقص. شاخه و بال هایت را باز کن وبا تمام وجودت ذره ذره عشق را حس کن. اگر قرار
که مثلا وقتی که خورشید همچنان زیر باد پنکه، خوابیده،
بعد از یک دیده بوسیِ شتابناک با خدا، همراه مامان و عمه مسیر گورستان، در پیش گیری.
یک ملس حالتی وجودت را بگیرد، هر قدم، سوزنی باشد و نگاهت را به دل آسمان تکه دوزی
کند و امان از لبخندهایی که نمیشود جمعشان کرد ... تو در یک بغل‎سکوت، پشت آن‌ها
راه بروی و آسمانی و لبخندی که هر لحظه بیشتر ریشه می‌دهد.

که مثلا به مادربزرگت سلام بدهی و سنگش را با آب
خنک بشویی و به وزوزهای بی‌ربطی که همیشه مانع انجا
اگه تو اون سنی که باید جهاد اکبر داشته باشی، سنت که بالاتر رفت جهادت میتونه اصغر باشه! چون با تلاش هات یاد گرفتی چطور یه ویژگی و کار خوب را در وجودت زنده کنی ... اگه یکم کج رفتی ، زودتر و راحت‌تر میتونی گوش خودت را بپیچونی و بکشیش تو راه!
+البته که باید همیشه حواست جمع باشه
سنت هرچی کمتر باشه سبک تری...سبک که باشی راحت تر از خدا اطاعت می کنی
و...
 
این جهاد اصغر اون جهاد اصغر نیست منظورم جهاد سبکتر با رنج کمتر هست
 کلاغ ها خوشبخت ترین پرندگان اند چرا که زشت اند و بد صدا، و به برکت این خصلت کسی هرگز اسیر شان نکرده است، هیچ صیادی برای کلاغ ها دانه نمی ریزد،در قفس هیچ پرنده فروشی کلاغی یافت نمی شود، اما همچنان کلاغ ها جزو با هوش ترین حیوانات اند ، آزاد ترین مردمان کسانی هستند که در پی جلوه دادن جاذبه های ظاهری به دیگران نیستند، به دام شکار چیان این جلوه پرستان هم نمی افتند، بگذار اگر می خواهی کسی دوستت بدارد برای آن چیزی باشد که برایش تلاش کرده ای و جزو وج
 حس تنهایی چیزی نیست که وابسته به آدمها باشد، وابسته به عشق و عاشقی ها باشد، حتی وابسته به روابط هم نیست. تنهایی یک جور حس است، که گاهی می آید و در وجودت میپیچد. بگذار بیاید، با تمام حجم اندوهی، که با خود می آورد بگذار بیاید. نه سرکوبش کن و نه خودت را به آن راه بزن که ندیدیش و نه از آن فرار کن. اتفاقا بگذار بیاید، شاید حرفی برای گفتن دارد. شاید زخمی از گذشته او را تحریک به آمدن کرده یا شاید آمده است، چون وقت پوست انداختن و ورود به یک عالم فکری دیگر
بسم رب الزهرا سلام الله علیها
سلام بابای عزیزم
سلام پدر برادرم "جابر"
با نوشتن برای جابر، درکنار حس سبک بالی و نزدیکی بیشتر به خود داداش،
بغض و سنگینی عجیبی هم در قلبت احساس میکنی و با هرجمله که نوشته میشه،تیکه ای از وجودت کنده میشه..
اما حالا که دلم هوای شما رو کرده،و میخوام با شما حرف بزنم،پر از بغضم،لبریزم از بغض
ادامه مطلب
حقاً و انصافاً خدمت آستان مقدس امام هشتم علیه‌السّلام وقتى با شرایط و
شئون ویژه‌ى آن انجام بگیرد، از بزرگترین ارزشها و بزرگترین افتخارات است و
امروز چنین چیزى میسور است و وجود دارد، بنده هم افتخار مى‌کنم اگر چه به
نام و نه به عمل جزء شما هستم و مشرف به خدمت این آستان قدسم ... این سخن
دل را با شما در میان بگذارم که دل ما آن جایى است که شما همواره در آن‌جا
مشرفید و خوشا به حالتان و حقیقتاً شیرین‌ترینِ لحظات براى بنده، آن لحظاتى
است که به آس
بغضت که میاید ارام و بیصدا درست وسط گلویت مینشیند.
و کلی حرف پشتش ب مانند آجر
دیوار میشوند و سنگین...
انقدر که تمام سنگینیش را مجبور میشوی به سینه ات فرو ببری
ان موقع است که تیر میکشد عمق وجودت
از هیاهوی کلمات...
سنگین و سنگین تر میشود ...
دفن میشوی کنج دست هایت ارام و بیصدا جاری میشود
اشک هایی از خاطرات گذشته...
 این  شب است...
و این صدای دردهایی است که جویده میشود...
.
.
.
خوشا به حال کسایی که رفتند
ادم که می ماند می پوسد...
ترس از یک اتفاق مثبت یا منفی، حتی اگر بهترین و زیباترین اتفاق زندگیت هم باشد، گاه تمام وجودت را تسخیر میکند. اگر ندانی چطور با ترس و دلهره هایت روبرو شوی، و اگر کسانی را نداشته باشی که آرام به تو گوشزد کنند که چقدر از پتانسیل ها و قدرت خودت غافل مانده ای، ترس چون موریانه ای میشود که به زندگیت میزند و نابود میکند تمام لحظاتت را. باید قوی بود، باید با ترس ها روبرو شد و باید آنقدر صبور بود تا زمان بگذرد و بگذرد و خیلی چیزها را در ظرف خود حل کند.
رییس کمیسیون اصل ٩٠ مجلس:
تا چند دهه پیش ایران ٨٠ درصد بازار فرش دستباف دنیا را در اختیار خود داشته که این رقم در حال حاضر به 15 درصد کاهش پیدا کرده
اگر تنها ١٠ درصد حمایت‌هایی که از صنعت خودرو صورت گرفت از فرش دستباف ایرانی می‌شد چندین برابر ارز آوری و اشتغال زایی داشت.
ما همچنان می‌توانیم با افتخار سرمان را بالا بگیریم و فرش ایرانی را تولید ملی بنامیم، بر خلاف خودروی ایرانی که نه تنها افتخار آفرین نیست بلکه باعث سرافکندگی است./ایسنا
@IrNews_24
به مانند نوح... 
میخواهم بشکافم
دریای احساساتم را... 
وجودم را نمایان کنم. غرق شوی در من
معجزه کنم... نورشوی
تا ببینمت... کور شوم از تابش وجودت. 
عصا شوی... بگیرَمت... تا دیگر نیستی در کار نباشد. 
راستش امروز باران آمد و دوباره نیستی ات را به رخ کشید
و دریایی از نبودنت غرق ام کرد... 
بیقرار توام............. کجایی؟
پی نوشت:در اولین فرصت بدست آمده به پیشنهاد یکی از همنوردان عزیز و آرش جان
تمام نوشته هامو میخوام در قالب کتاب چاپ کنم... 
فعلا فرصت افتادن دنبال ک
با این دو اتفاق اخیر که رخ داد
یکی پاسخ رهبری به جناب الفبای ژاپنی(جناب شنزو آبه نخست وزیر کشور ژاپن)
دوم هدف قرار دادن هواپیمای بدن سرنشین زردک 191 سانتی(جناب ترامپ رئیس جمهور امریکا)
حالا من افتخار میکنم که یک تبعه ایرانم, شیعه ای با این رهبر
این چه گندی بود که من به زندگیم زدم ؟
پی‌نوشت:همیشه اینجور مواقع یاد این پاراگراف کتاب جزء از کل میوفتم که میگفت هروقت که فکر کردی راهی رو اشتباه اومدی برگرد،مهم نیست که چقدر طول بکشه.خوب میشد اگه آدم واقعا میتونست به این جمله عمل کنه ، اما نمیشه،خیلی وقت‌ها نمیتونی مسیری رو که رفتی برگردی چون چشمی نگاهش به توئه که تو با تمام وجودت نمیخوای اون چشم‌ها رو ناامید کنی.برای همین ترجیح میدی با یه لبخند ساختگی، مثل یه راهوار خوب راهتو ادامه بدی ،
فقط برای تو....فقط برای تویی که ذره ذره از وجود نازنینت کاسته شد تا من بزرگ شدم.....
ذره ذره از وجود نازنینت کاسته شد تا با خودت کنار بیای و من رو راهی کنی....
باز هم ذره ذره از وجودت داره کاسته میشه بخاطر ارزوهام.....
من نمیدونم که مادر بودن یعنی چی....ولی خووب میدونم که نبودن صمیمی ترین دوست یعنی چی...ادم به زور میتونه با نبود صمیمی ترین دوستش کنار بیاد,همنوطور که من دارم با نبودت  در کنار خودم, کنار میام و همچنین خودت در نبود من.....اما نمیدونم خدا که صب
پروردگارا! تو خود تنهایی و یگانه ای و تدبیر کرده ای در کار بشر که او را جفت بیافرینی که تنهایی تنها از آن توست و مخصوص مقام ربوبیت توست...
حالیا این چه سرنوشتی‌ست که انسان هر چقدر هم تنها نباشد بازهم تنهاست و تنهایی را حس می‌کند
هر چقدر هم در جمع باشد باز تنهایی را می‌بیند...
بارالها ! این تنهایی از آن توست و تو تنها می‌توانی انسان را از درد تنهایی برهانی
یا با درک وجودت که کار مخلصین است...
یا با فرستادن فرستادگانی از جنس انسان برای انسان که پی
تا حالا به رهبر ارکستر دقت کردید؟!
به همه ی حاضرین پشت میکنه و باتمام وجود کارش رو انجام میده..
↩️ یه وقتایی تو زندگی باید به همه پشت کنی و باتمام وجودت کاری رو که میدونی درسته انجام بدی...و ساز زندگیت رو بنوازی مطمئن باش آخرش همه به احترامت بلند میشن و تشویقت میکنن.
کار یه نتورکر هم خیلی شبیه رهبری ارکستر مگه نه؟؟خیلیا بهمون منفی میدن ولی ما باید پشتمون رو کنیم بهشون و با جدیت بیشتر به کارمون ادامه بدیم تا با دیدن ثمره ی جدیت ما، شگفت زده بشن
ای دل به تو گفتم که مرو از پی دلداردیوانه شوی نیست ترا مونس و غمخوارحرفم نه شنیدی و بلرزید وجودتبرحس نگاهی شده ای سخت گرفتارفریاد مکن دل، رهِ عشاق دراز استدر پیچ و خم عشق نشسته غم بسیاربا چشم بگو اشک نشوید اثر رنجشاید که کند خون مددی بر تو دگربارافسانه شود قصه ی عاشق به تحملاز شکوه به بزم دگران دست نگه دارجعفر شنود درد تو ای عاشق همراهشاید کند آسان گذر از این ره دشوار
◀مانتوهای روباز که اخیرا حسابی در جامعه جا باز کرده اند،تیر خلاصی بی حجابی و بی حیایی بر پیکره حیا زده اند. واقعا جای سوال هست که هدف از پوشیدن اینگونه لباس ها چیست! آیا هدف خاصی را دنبال می کنند؟!،دشمن دیگر نیاز به جنگ نظامی ندارد وقتی ساده لوحان جامعه خود دشمن را شاد میکنند.یه فرقی باید بین پسر و دختر باشد،بعضی ها اونقدر وا داده هستند که دیگر این حرفها هم در گوش و مغزشان تاثیری ندارد.اگر زن بی حجابی که افتخار میکند مانتو روباز می پوشد،توانس
         خالی شو، پُر می‌شوی..             قانع باش، غنی می‌شوی..          ساده باش، عمیق می‌شوی..        قضاوت نکن، عادل می‌شوی..    بنده خـدا باش، آزاد می‌ شوی..   خــودت باش، بی‌همتا می‌شوی.. ضعف خود را بپذیر ، قوی می‌شوی.دوست داشته‌باش، محبوب‌می‌شوی..
تسلیم سرنوشت شو،
                    حاکم تقدیر می‌شوی..               سکوت پیشه‌کن،                    همه چیز گویا می‌شود..                دخالت را رها کن،                       هدایت آغاز می‌شود.. 
دیشب کلی به خودم افتخار کردم...با جنبه های جدیدی از زندگیم اشنا شدم که باعث شد بفهمم قبولی من تو یه رشته ماژور تو شهر زادگاه به هرچیزی ربط داشته باشه به هوش و استعدادم ربط نداره...فهمیدم تو کشورم خیلی راحت میشه دانشجو بهترین رشته تو بهترین شهرا شد...حتی تخصص و فوق تخصصی که با جون ادما در ارتباطه...میشه راحتتر بیشرین حقوق رو داشته باشی...وهمه اینها هیچ ربطی به وجود خودت نداره...همه ربط به پ.ا.ر.ت.ی که داره داره...لازم نیس حتی در حد وزیر و وکیل هم باشه...
اسامی کانی‌هایی با نام‌های ایرانی
بیرونیت (Birunite)سیلیکات کلسیم و کربنات کلسیم آب‌دار.این کانی در سال 1957میلادی کشف و به افتخار دانشمند ایرانی، ابوریحان بیرونی نامگذاری شد تا بزرگداشتی بر پژوهش‌های وی درباره کانی ها و سنگ‌ها باشد.
آویسنیت (Avicennite)اکسید تالیم و آهن.این کانی در سال 1958میلادی کشف شد و به افتخار دانشمند ایرانی، پورسینا (ابوعلی سینا، ابن سینا)، نام‌گذاری شد. پورسینا نخستین طبقه‌بندی کانی‌ها را در کتاب شفا آورده ‌است.
تالمسیت (
خدایا 
برای از  تو نوشتن واژه ها را در آب حوض انداختم‌تا بزدایماز آنهاغبار تعلقخدایا آرمیده ام آغوش آرامشتبا نی نی نگاهت در چشم های خیسگوش می دهمنجوایت رامیان رقص علف ها با صدای بادمیان شر شر رودخانه میان جیک جیک گنجشکانو عطر وجودتدر خاک باران خوردهو عطر یاس ومریممرا مدهوش می کند از کجا به تو باید رسید که همه جا تویی از که باید تورا شنید که جز صدایت نیستدر کدام احساس تو را باید شناختکه تو خدای احساسی.
دوست داری جملاتی یاد بگیری که هر روز با تکرارش ذهن،فکر و وجودت قدرت بگیرد . تنبلی و کسالت و یا فکر های منفی سراغت نیاید ،یا اگر آمد به راحتی با کلامت بتوانی  فکر منفی را ضربه فنی کنید، مگر می شود .بله می شود  در 20 جمله انرژیک و انگیزشی فکه هر روز باید برای خودت تکرار کنی .پس با امیر عبا س رحیمی | روانشناس و مشاوره دیجیتال مارکتینگ همراه  باشید.
 
ادامه مطلب
دیشب هیوا از خودش خسته شد. نشست با خودش صحبت کرد!گفت ببین هیوا تکلیف من رو روشن کن !ایا هدف داری !ایا وجودت تمناش رو میکنه؟! نمیگم حتما داشته باش! فقط تکلیف من رو روشن کن!میخوای یا نه ؟!حاضری تلاش کنی یا نه؟!
هیوا سکوت کرد.جوابی نداد. چون خودشم نمی دونست!
اما دیگه نمیتونست توی بلا تکلیفی باقی بمونه! با خودش یه قرار گذاشت. گفت ببین هیوا میخوایم بفهمیم با خودت چند چندی ؟! امشب سعی کن این کتاب رو کامل یه دورهمراه جزوش بخونی ! خیلیه میدونم ! هفت هشت ساعت
حالا که دوباره غرق ادبیات دهه چهل و پنجاه شده‌ام، یادت توی ذهنم پررنگ‌تر شده، تو که عجیب پر از بوی و شور و حال آن دوران بودی. حالا خیلی وقت است حرف نزدیم و شاید دیگر حرفی هم نمانده...
میم
آدم تصور نمی‌کند دوستی‌ها چقدر زود تمام می‌شود، آدم گاهی ناخواسته رنج می‌دهد و بعد تنها غصه و سوگواری برایش می‌ماند. من دلتنگ روزها  و صحبت‌های هستم که دیگر برنمی‌گردد و دیگر اتفاق نمی افتد و این غم‌انگیز است، خیلی خیلی 
نمی‌دانم با دنیای چشم بادامی‌ه
یادته تازه از آلمان اومده بودم؟ یادته یه ۱۰۰ دلاری گذاشتم روی میز و گفتم پول خوشبختی میاره؟ یادته گفتم به خاطر تو برگشتم؟ یادته بارون میومد و چتر نداشتیم و گفتی من که موهام چتری عه فکر خودت باش؟ یادته قرار بیست و چهارمون کافه باکارا بود؟ باکارا یا باراکا؟ کازابلانکا رو یادته با هم دیدیم؟ یادته مقاله دادیم واسه کنفرانس سیستم های تهویه مطبوع؟ یادته گفتم ادبیات‌ رو ۷۵ زدم، شیمی رو ۴۵؟ یادته داشتی فرایند شیر اختناق رو توضیح می دادی و من گفتم م
جابر میزبانی است که میهمانانش را طبابت می کند, اما بی انکه بدانند، و چنان شیرین میزبانی می کند که میهمان وقتی که  برخواست' عاشق شده است*  
امروز که این جملات را کنار تصویر شهید حججی در سایت دیدم, فهمیدم که این عاشق شدن به نام و یاد شهید جابر که تمام وجودت را فرا می گیرد امری مسلم است و حقیقتا چقدر زیبا و دلنشین است. 
این جملات از قلب و جان  هر عزیزی که بیان شده است, با تمام وجوش ان را حس کرده' باور کرده'  و با ان زندگی می کند. 
خوشا به سعادت همه عاش
  این آهنگ،حس پرواز کردن و رسیدن به چیزی که میخوای هست رو نشون میده.چیزی که دوست داری بهش برسی.به عشقت،به هدفت.درسته.شاید ناراحت هستی که با این همه راه های دشوار و طولانی،نمیتونی برسی.اما باید یه امیدی تو وجودت داشته باشه.
  اگه زندگی مثل یه فیلم یا آهنگ یا کتابی که برات کسل کننده و تکراریه،تغییرش بده.خودتو تغییر بده و کسی باش که خودتو دوست داشته باشی و خود جدیدت باشی.
  اگه امیدی تو وجودت هست،قلبت شروع به تپیدن میکنه و دو تا بال روی کمرت به وج
با افتخار نمایش این رایانه رومیزی در خانه یا محل کار خود ، با یک برس فلزی برس ، ظاهر نقره ای طبیعی و قابلیت نمایش چند صفحه ای. همچنین از قدرت کافی برای پشتیبانی از شما در بیشتر عملیات خود ، خواه بخواهید فیلم های مورد علاقه خود را پخش کنید یا کارهای اداری …The post بررسی HP ENVY 750-425qe: کاربران با رایانه پیشرفته ENVY چه انتظاری باید داشته باشند؟ appeared first on باشگاه مشتریان خبری اینفوجاب.
via باشگاه مشتریان خبری اینفوجاب https://ift.tt/2SACIDd
مشاهده مطلب در کانال
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.



یادگیری انگلیسی با موسیقی
 
اینبار با آهنگ خواننده معروف تیلور سوویفت همراهتان هستیم تا به کمک موسیقی بهتر و با درک بیشتر مفهوم کلمات و نحوه به کار بردن آن هارا در جملات آشنا شوید.
 
وجودت را ف
به خاطر داشته باش که: وقتی قلبت رنج می کشد، به معنی این است که در حال ورود به لایه های عمیق تر وجودت هستی. قلب هرگز دروغ نمی گوید. ذهن در دروغ زندگی می کند. ذهن از دروغ تغذیه می کند و در تمامی نادرستی ها غرق می شود اما قلب همیشه امین و راستگوست. قلب، ساده و صادق است. هرگز زرنگی به خرج نمی دهد. کلک بازی بلد نیست. بی نهایت با هوش است اما به اندازەی سر سوزنی حیله گر نیست. دقیقا همان چیزی که هست را منعکس می کند. زیبایی و اصالت او هم از همینجا ناشی م
در اساطیر یونان باستان، از شخصیتی افسانه ای به نام پروکروستس نام برده شده است
او همه مسافرانی که قصد ورود به آتن را داشتند، روی تختی می خواباند و اگر مسافری، کوتاه تر از اندازه تخت بود، آنقدر او را می کشید تا اندازه شود یا اگر هم بلندتر بود پاها یا دستهایش را قطع می کرد
از نظر پروکروستس تنها اشخاصی درست و کامل بودند که به اندازه تخت او بودند!
داستان این تخت داستان هر روز زندگی ماست...در حقیقت تک تک ما آدم ها که خود را جزو افراد روشن و باسوا

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها